مثنوی یاد

ساخت وبلاگ

مناجات

ای دلیل راه هر چه رهنمون
روشنی بخش شبستان درون

انفس و آفاق جولانگاه توست
از کران تا بی کران درگاه توست

هر دو عالم جلوه ی یک نام تو
هر زمانی وقت تو هنگام تو

باده و پیمانه و ساقی تویی
آنکه می ماند فقط باقی تویی

حق تویی، تنها تو می مانی و بس
دیگران وهمند در پیش تو پس

سایه ی مهرت مرا تنها کفیل
مثنوی یاد تو بحرطویل

ای طبیب حاذقِ "ای کاش" من
پرده پوش سیئات فاش من

بر زمین و آسمان مسپارمان
هم به دست این و آن مسپارمان

ای که داری ای همه تابندگی!
کهکشان ها در مدار بندگی...

نیّتم را دور از آفات کن
نیّتم را بهترین نیّات کن

ای عزیز مهربان! یاری نما
خیر را با دست من جاری نما

طاعتم را از منیّت دور کن
غرق خود ای نور! غرق نور کن

در نگاه خلق پر بارم مکن
من که می دانم چنان خارم، مکن!

با خودت تنها مرا مشغول کن
نفس من را سکّه ی یک پول کن!

کافری تاب و توانم برده است
نفس من آری امانم برده است

عمر اگر که مرتع شیطان شود
عبد اگر که عبد نافرمان شود

فاش این حرف نهانی بهتر است
مردن از این زندگانی بهتر است

عمر اگر بی توست جانم را بگیر
زود راه کاروانم را بگیر

ای طبیب حاذقِ "ای کاش" من
پرده پوش سیئات فاش من

غار تاریک دلم را مشعلی
روح ناپالوده ام را صیقلی

کاش در دستان خود گُل داشتم
کظم غیظی در تعامل داشتم

در کفم دل را چنان مصباح کن
بین ما و خلق را اصلاح کن

باز دل را میهمان نور کن
از کمینگاه عذابت دور کن

در بساط من به جز آهی نماند
غیر احسانت مرا راهی نماند

بسته شد گیرم در هر مأمنی
تو محل آمد و رفت منی!

بر کسی جز خود مرا مایل مکن
ریزه خوار عده ای سائل مکن!

از فراق خود سیه پوشم مکن
موسم پیری فراموشم مکن!

ای طبیب حاذقِ "ای کاش" من
پرده پوش سیئات فاش من

خلعت خشنودی ات را تن کنم
پشت بر افسون اهریمن کنم

شک ندارم دوستم داری هنوز
شرمسارم... دوستم داری هنوز
#مهرداد_مهرابی
اردیبهشت۱۴۰۰

بسم الله الرّحمن الرّحیم ...
ما را در سایت بسم الله الرّحمن الرّحیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2mehrdad-mehrabi8 بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 19:15